تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سا چکیده کامل
تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سال تحصيلي 91-90 به تعداد 1082 نفر بودندكه از اين تعداد 321 نفر به صورت نمونهگيري تصادفي طبقهاي به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، دو پرسشنامه محقق ساخته بود كه بر اساس مباني نظري و پيشينه تحقيق تنظيم شده است. روايي پرسشنامهها توسط صاحبنظران مورد تاييد قرار گرفت و پايايي آن نيز از طريق ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب براي نظام آموزش باز و از دور 898/0 و براي توسعه نيروي انساني872/0 محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل دادهها نيز، از آمار توصيفي و استنباطي (تحليل عاملي و تحليل مسير) استفاده شد. بعد از تجزيه و تحليل (تحليل عاملي)، نظام آموزش باز و از دور به ترتيب اولويت دارای 3 مولفه اصلي فناوری، تعامل، امکانات و 22 شاخص و توسعه نيروي انسانی نيز به ترتيب اولويت دارای 4 مؤلفه اصلي دانش، نگرش، مهارت، رفتار و 29 شاخص شد. بر اساس اولويتبندي مولفهها و شاخصهاي آموزش باز و از دور و توسعه نيروي انساني و با استفاده از نرم افزار ليزرل53 /8 (تحليل مسير)، مدل نظريي و ساختاريي ارايه گرديد كه نشان ميدهد، اگر آموزش باز و از دور به همراه مولفهها و شاخصهاي آن در دانشگاههاي داراي نظام باز و از دور به خوبي طراحي، توليد، اجرا و ارزشيابي شود، منجر به توسعه مولفههاي نيروي انساني؛ دانش، نگرش، مهارت، رفتار و شاخصهاي آن در افراد ميشود
پرونده مقاله
بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به دغدغه ای مهم و اساسی برای کسب و کار ها تبدیل شده است. یافته های پژوهش ها نشان می دهد حدود 70 درصد برنامه های تحولی در کسب و کارها از قبیل: برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت دانش، مدیریت عملکرد، مدیریت کیفیت جامع و مهندسی مجدد، به دلیل عدم احسا چکیده کامل
بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به دغدغه ای مهم و اساسی برای کسب و کار ها تبدیل شده است. یافته های پژوهش ها نشان می دهد حدود 70 درصد برنامه های تحولی در کسب و کارها از قبیل: برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت دانش، مدیریت عملکرد، مدیریت کیفیت جامع و مهندسی مجدد، به دلیل عدم احساس نیاز و انگیزه لازم برای تحول با شکست مواجه می-شوند. برای کاهش نرخ شکست، شناسایی و افزایش انگیزاننده های کسب و کارها برای بکارگیری این برنامه های تحولی از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، با توجه به تمرکز تحقیق حاضر بر روی نظام های مدیریت عملکرد به عنوان یکی از برنامه های تحولی در سازمانها، سؤال پژوهش حاضر این است که انگیزه های بکارگیری نظام مدیریت عملکرد منابع انسانی در کسب و کارهای بزرگ ایرانی کدامند؟ علاوه بر شناسایی انگیزاننده ها، این تحقیق همچنین بدنبال شناسایی میزان اهمیت و روابط بین این عوامل انگیزشی نیز می باشد. بدین منظور از روش تحقیق کیفی اکتشافی استفاده گردید، تا از نظر خبرگان و متخصصان برخوردار از تجربه و شایستگی لازم در زمینه نظام های مدیریت عملکرد بهرهگیری شود. در مرحله اول براساس شاخص تعداد کارکنان شش کسب و کار بزرگ کشور برخوردار از تجربه بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید و دادههای لازم از طریق مصاحبه واقعمحور استخراج، مستندسازی و با استفاده از مدل اشتراس کدگذاری گردید. در گام بعد یافتههای حاصل از پژوهش ها و کدگذاری تجربیات بر اساس روش مدیریت تعاملی توسط خبرگان منابع انسانی برخوردار از تجربه لازم در زمینه بکارگیری نظام مدیریت عملکرد در کسب و کارهای بزرگ، مورد ارزیابی، غربالگری و سپس مدلسازی قرارگرفته است. در مرحله دوم از روشهای ایدهنویسی به منظور گردآوری دادهها استفاده گردید. براساس یافته های نهایی پژوهش، با اهمیت ترین انگیزه های کسب و کارهای بزرگ ایرانی در بکارگیری نظام مدیریت عملکرد عبارتند از: فعالیت شرکت در فضای رقابتی، احساس نیاز رهبران به ایجاد تحول در کسب و کار، کنترل و اطمینان از تحقق اهداف، همراستایی اهداف فردی و سازمانی، پایش عملکرد و پاداش دهی براساس عملکرد و شناخته شدن بر اساس علمکرد. شناسایی روابط بین انگیزاننده ها نشان داد که وجود فضای رقابتی، به عنوان یکی از علل برانگیخته شدن کسب و کارها برای استفاده از نظام مدیریت عملکرد، بر سایر انگیزاننده ها تأثیر قابل ملاحظه ای داشته است. همچنین برخی دیگر از انگیزاننده ها از قبیل پاداش دهی براساس عملکرد، پایش عملکرد و شناخته شدن براساس عملکرد نیز تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. کاربردهای یافته های تحقیق و پیشنهاداتی برای پژوهشگران آینده در انتهای مقاله مورد مطالعه قرار گرفته-اند.
پرونده مقاله
با ظهور اقتصاد دانشی، قابلیت های انسانی به عنوان مهمترین مزیت رقابتی پایدار و منحصربهفرد برای سازمانها در محیط های متلاطم امروزی شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازي این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری چکیده کامل
با ظهور اقتصاد دانشی، قابلیت های انسانی به عنوان مهمترین مزیت رقابتی پایدار و منحصربهفرد برای سازمانها در محیط های متلاطم امروزی شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازي این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری ضروری و غیرقابل انکار است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازي سرمايه هاي دانشي و در نهایت ارائه الگویی در پژوهشگاه صنعت نفت با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری در این راستا است. با بررسی های صورت گرفته از مرور ادبیات تحقیق به روش تطبیقی، هشت دسته عوامل تبیین توانمندسازي در پژوهشگاه صنعت نفت شناسایی شده و سپس با استفاده از روش مدل سازي ساختاري تفسیری در پنج سطح، قرار گرفتند. در ادامه پس از مشخص شدن سطوح هر کدام از عوامل و همچنین با در نظر گرفتن ماتریس در دسترسپذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم گردید. نتایج نشان داد عاملهایی همچون آموزش و توسعه، ویژگی های شخصیتی، ساختار سازمانی و ماهیت شغل در ارتباط با موضوع توانمندسازي در پژوهشگاه صنعت نفت از اثرپذیری بیشتری نسبت به بقیه عوامل برخوردارند.
پرونده مقاله
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد چکیده کامل
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، است چکیده کامل
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، استفاده شده است. این پژوهش از نوع «توصیفی –پیمایشی» است. جامعه آماری متشکل از کلیه حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی شاغل در شرکت های موجود در بازار بورس تهران در سالهای 1382 تا 1392 می باشد. تعداد نمونه های این تحقیق 456 نفر بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه بود که پایایی آن توسط نرم افزار SPSS و با ضریب آلفای کرونباخ 92/. محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد در سؤال یک میزان نیاز افراد جامعه تحقیق به مهارت فنی بیش از سایر نیازها می باشد. در سؤال دوم رابطه ای بین تحصیلات و نیازهای مهارتی افراد وجود ندارد. نتایج سؤال سوم عدم وجود رابطه بین سنوات خدمت و نیازهای مهارتی افراد را نشان داد. همچنین نتایج سؤال چهارم نشاندهنده عدم وجود رابطه بین حوزه فعالیت تخصصی با نیازهای مهارتی افراد را نشان داد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مدلسازی مهم ترین چالش های پیشروی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق ابتدا بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به بررسی اسناد و تح چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مدلسازی مهم ترین چالش های پیشروی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق ابتدا بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به بررسی اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از شناسایی مؤلفه های مرتبط با چالش های بکارگیری آموزش الکترونیکی، در گام بعد براساس روش مدیریت تعاملی و با استفاده از نرمافزار الگوسازی ساختاری تفسیری (ISM) که یکی از شیوه های تحقیق کیفی است، با بررسی نظرات 7 نفر از خبرگان حوزه آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز که به صورت هدفمند انتخاب شدند، تعداد 7 مؤلفه به عنوان چالش های نهایی بکارگیری آموزش الکترونیکی تعیین شده است. سپس ساختار ارتباطات فی مابینی و میزان اهمیت آن ها در قالب یک شبکه تعاملی ترسیم گردید. براساس یافته های نهایی پژوهش، مهم ترین چالش های بکارگیری آموزش الکترونیکی در بخش ستاد شرکت ملی گاز عبارتند از: نبود دستورالعمل و ضعف در تهیه قوانین و مقررات، نبود الگوریتم و روش اجرایی مشخص، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم اطلاع رسانی درست از ظرفیت های آموزش الکترونیکی، محتوای ناکافی، اجرای نادرست آموزش الکترونیکی و بی انگیزگی کارکنان. بر این اساس، مشخص شد که «نبود دستورالعمل و ضعف در تهیه قوانین و مقررات» به عنوان مهم ترین چالش بکارگیری آموزش الکترونیکی بر روی سایر چالش های منتخب دیگر، اثرگذاری مستقیم و یا غیرمستقیم دارد. کاربرد یافته های تحقیق و پیشنهادهایی برای پژوهشگران آینده در انتهای پژوهش قرار گرفته است.
پرونده مقاله
با توجه به ضرورت و اهميت آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، تحقیق حاضر با هدف تدوین استراتژیهای نظام آموزش منابع انسانی در این سازمان طراحی شده است. در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از خبرگان و صاحبنظران فعال در ج چکیده کامل
با توجه به ضرورت و اهميت آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، تحقیق حاضر با هدف تدوین استراتژیهای نظام آموزش منابع انسانی در این سازمان طراحی شده است. در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از خبرگان و صاحبنظران فعال در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، مصاحبه به عمل آمده و با استفاده از مدلSWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژیهای مناسب در چهار دسته SO، ST،WO ،WT تبیین گردیده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه نظام آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT پرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط تعدادي از کارشناسان و خبرگان سازمان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های محافظه کارانه مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه نظام آموزش می باشند. استراتژی "استقرار نظام برنامهريزي و مديريت آموزشي در جمعيت" با نمره جذابیت 6.02 به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
رایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر چکیده کامل
رایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر امکانات رایانش ابری به منظور آموزش و یادگیری منابع انسانی میباشد. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته و روش مورد استفاده، پژوهش نظریهای میباشد. برای شناسایی عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری با متخصصین حوزههای آموزش سازمانی و کسب و کار مصاحبههای نیمه ساختار یافته سازماندهی شد. شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند. مصاحبهها با روش کدگذاری باز سازماندهی شدند. در این پژوهش به منظور محاسبه پايايي كدگذاريهاي انجام شده در مصاحبههاي تخصصی، از روش پايايي بازآزمايي استفاده شد. سطح توافق (PAQ) مساوی با عدد 0.83 میباشد که نشان دهنده سطح بالایی از توافق درونی دارد. در مرحله دوم برای انسجام بخشی به دادهها و تعیین ارتباط عناصر مدل از ساختار و روش مدیریت تعاملی (IM) و نرمافزار الگوسازي ساختاري تفسیري (ISM) استفاده شد. و در بخش سوم که مرتبط با بخش کمی پژوهش میباشد از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرمافزار (Expert Choice) برای وزندهی به عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری استفاده گردید. براساس نظر اجماعی مدل جامعی موسوم به BOM برای ارائه خدمات یادگیری مبتنی بر رایانش ابری ارائه گردید که عناصر اصلی مدل به ترتیب اهمیت و وزن عناصر در مدل، شامل ابزارها و مكانيزمهاي یادگیری فناورانه (0.215)، استقرار نظام برنامهریزی درسی (0.208)، طراحی خدمات یادگیری (0.151)، خدمات پشتیبانی یادگیری (0.105)، ارزیابی عملکرد نظام یادگیری (0.074)، مکانیزمها و ابزارهای انگیزشی بهرهبرداری از فضای ابر برای یادگیری (0.068)، ابعاد حقوقی بهرهبرداری از فضای ابر (0.046)، مدیریت كسب و كار خدمات یادگیری (0.040)، ارزشیابی برنامه درسی (0.038) و بازاریابی، تبلیغات و فروش خدمات يادگيري (0.033) میباشد.
پرونده مقاله
سازمان هاي موفق دنيا در راستاي حفظ سرمايۀ انسانی شايسته بعنوان يک منبع کمياب و ارزشمند سازمانی و بمنظور تضمين تداوم عملکرد پايدار خود، به موضوع شناسايي و توسعه کارکنان مستعد توجه اساسي دارند. پژوهش حاضر با هدف "طراحی مدل مدیریت استعدادها برای صنعت بانکداری و تعیین ابعاد چکیده کامل
سازمان هاي موفق دنيا در راستاي حفظ سرمايۀ انسانی شايسته بعنوان يک منبع کمياب و ارزشمند سازمانی و بمنظور تضمين تداوم عملکرد پايدار خود، به موضوع شناسايي و توسعه کارکنان مستعد توجه اساسي دارند. پژوهش حاضر با هدف "طراحی مدل مدیریت استعدادها برای صنعت بانکداری و تعیین ابعاد و مولفههای مربوطه و نیز اولویت بندی آنها" انجام گرفته است. نخست؛ ادبیات و پیشینه موضوع مدیریت استعداد بطور جامع مطالعه و با بهرهگیری از نتایج حاصله، الگوی اولیه طراحی گردید. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی اکتشافی میباشد. در ادامه مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و هدفمند با 15 نفر از مدیران و متخصصین بانکی و نیز خبرگان دانشگاهی انجام و دادههای حاصل با روش تحلیل محتوا، مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد و مولفه های موضوع مشخص گردید. سپس از پرسشنامه محقق ساخته به منظور تأیید و اولویتبندی ابعاد و مولفهها استفاده گردید. روایی ابزار پژوهش از بعد محتوا و پایایی آن به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجش شد. پرسشنامه موردنظر میان 164 نفر از مدیران، روسا و معاونین ادارات ستادی سه بانک رفاه کارگران، ملی و سامان توزیع و بمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از شیوه مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS3 استفاده گردید. بر اساس نتایج، 9 بعد و 80 مولفه شناسایی و اولویت بندی شدند. در این خصوص بترتیب عوامل نگهداشت استعداد، نتایج مدیریت استعداد، استراتژی استعداد، روشهای توسعه استعداد، ویژگیهای استعداد، شیوههای جذب و انتخاب استعداد، ارزیابی استعداد، ویژگیهای صنعت بانکداری و فرهنگ سازمانی در تبیین مدل مدیریت استعدادها در صنعت بانکداری نقش معنادار دارند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر طراحي و اعتباریابی برنامه توسعه فردي(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانه چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر طراحي و اعتباریابی برنامه توسعه فردي(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانهای مختلف که دارای تالیفات و تجارب در زمینه ی برنامه ریزی توسعه فردی بودند، تشکیل می داد. نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته های بخش کیفی از تحلیل محتوای کیفی باز و محوری استفاده شد و برای تحلیل داده های بخش کمی نیز از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. در مجموع یافته های بخش کیفی در 14 مضمون اصلی طبقه بندی شدندکه عبارتند از: استراتژی؛ نظام مندی؛ نیازهای فرد؛ شایستگی؛ اهداف؛ نیازهای سازمان؛ رهبران؛ پیامدها؛ بازخورد؛ روش ها؛ زمان بندی؛ فرهنگ؛ پیاده-سازی؛ و ارزیابی. مضامین 14 گانه استخراج شده از تحلیل داده ها، در نهایت در سه دسته ی کلی تحت عنوان مولفه های اجرایی، مولفه های حمایتی و دستاوردها تقسیم بندی شد. یافته های بخش کمی نشان داد که مولفه های مختلف مدل، از منظر کارکنان و مدیران بانک انصار، معتبر بوده و قابلیت پیاده سازی در بانک را دارند.
پرونده مقاله
در نظام جامع مدیریت منابع انسانی برنامه ریزی به موقع جهت پرورش نیروی انسانی یا مدیرپروری از ارکان مهم و بسیار حیاتی محسوب می شود. در این زمینه یکی از مشکلات جدی بانک های دولتی کم توجهی به برنامه ریزی نیروی انسانی بخصوص مدیرپروری است. لذا مسأله اصلی تحقیق حاضر، تعیین عو چکیده کامل
در نظام جامع مدیریت منابع انسانی برنامه ریزی به موقع جهت پرورش نیروی انسانی یا مدیرپروری از ارکان مهم و بسیار حیاتی محسوب می شود. در این زمینه یکی از مشکلات جدی بانک های دولتی کم توجهی به برنامه ریزی نیروی انسانی بخصوص مدیرپروری است. لذا مسأله اصلی تحقیق حاضر، تعیین عوامل سازنده و ارائه مدل سازمان جانشین پرور در بانک رفاه است. روش تحقیق آمیخته کیفی و کمی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد و میانی بانک به تعداد 600 نفر میباشد که در فرآیند نمونهگیری با استفاده از جدول مورگان نمونه ای برابر با 234 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه ای شامل 90 سؤال استفاده شده است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و Smart PLS2 و روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. بر اساس تحلیل مسیر انجام شده؛ قوی ترین رابطه علی بین مؤلفه های سه گانه مدل، تأثیر مستقیم و معنادار عوامل رفتاری در استقرار نظام جامع جانشینپروری در موردمطالعه است. همچنین مؤلفه فرهنگ بیش ترین تأثیر مستقیم علی را بر عوامل ساختاری داشته است. در زیرمدل عوامل رفتاری، مؤلفه آموزش و یادگیری نسبت به عواملِ دیگر بالاترین امتیاز را داشته و به بهترین شکل، عوامل رفتاری را تبیین می نماید.
پرونده مقاله
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ما چکیده کامل
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی، کاربردی - توسعهای و روش بررسی آن نیز توصیفی تحلیلی است. همچنین نحوه گردآوری دادهها با روش آمیخته کمی و کیفی از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است که از طریق مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و متخصصان آشنا با انواع مکانیسمهای مالی و غیرمالی کنوانسیون تغییرات اقلیم به صورت نیمهساختاریافته هدفمند و تکمیل پرسشنامه محققساخته انجام شده است. در مرحله اول با مطالعات اسنادی و نتایج مصاحبه با خبرگان با روش کدگذاری باز، 212 مقوله به عنوان موانع شناسایی شد که بر اساس مدل سه شاخگی در سه گروه عوامل محتوایی (رفتاری)، زمینهای و ساختاری طبقهبندی گردیدند. سپس با حذف موارد تکراری و بررسی موارد مرتبط با موضوع پژوهش، 44 گزاره پرسشنامه استخراج شد که با انجام روایی محتوایی، 36 گزاره انتخاب و پایایی آن با آلفای کرونباخ 812/0 تأیید گردید و اولویتبندی آسیبها، از طریق روش دلفی فازی انجام شد. نحوه تأثیرپذیری موانع شناسایی شده با استفاده از تکنیک MICMAC و ISM نیز صورت گرفت. یافتهها بیانگر آن است که بعد از قوانین و مسائل حقوقی ملی و بینالمللی، آموزش در سطح دوم تاثیرگذاری قرار دارد. در بین مولفههای آموزش، نبود فرآیند مناسب نیازسنجی آموزشی برای سطوح و مخاطبین مختلف، کمبود مدرسان آشنا به مکانیسمها و کمبود محتواهای مناسب آموزشی از جمله مسائل اولویتدار تعیین شد.
پرونده مقاله
در عصر حاضر، سازمانها و شرکتها خواستار شایستگی کارکنان در مجموعه گستردهای از دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری هستند زیرا شایستگیها به عنوان پیشبینی کنندههای مهم عملکرد و موفقیت کارکنان مطرح می شوند. هدف پژوهش حاضر ارائه ی شایستگی های مدیریتی مدیران در سازمان امور م چکیده کامل
در عصر حاضر، سازمانها و شرکتها خواستار شایستگی کارکنان در مجموعه گستردهای از دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری هستند زیرا شایستگیها به عنوان پیشبینی کنندههای مهم عملکرد و موفقیت کارکنان مطرح می شوند. هدف پژوهش حاضر ارائه ی شایستگی های مدیریتی مدیران در سازمان امور مالیاتی کشور و مقایسه آن با وضعیت موجود این شایستگی ها است. این تحقیق با روش ترکیبی انجام شده و به این منظور در بخش کمی با استفاده از جدول مورگان 356 نفر به روش تصادفی ساده و در بخش کیفی 30 نفر به روش هدفمند از مدیران سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسش نامه جمع آوری گردید. در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از نرم افزارSPSS بهره گرفته شده است. با توجه به نرمال بودن توزیع دادهها، برای تحلیل داده های پرسش نامه از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش، ابعاد سلامت فکری، کمال گرایی، ارتباطات، تعهد، توانایی فردی، سلامت روانی و اجتماعی، در حوزه شایستگی های عمومی، ابعاد شخصیت مدیریتی، ارتباطات مدیریتی، مهارت های مدیریتی و رهبری در حوزه شایستگی های مدیرتی، ابعاد هوش مالیاتی و دانش مالیاتی در حوزه مهارت های تخصصی احصا گردید. از کل مولفه ها 48 درصد نامطلوب و 52 درصد مطلوب بوده اند. به عبارت دیگر 42 درصد مربوط به شایستگی های عمومی، 41 درصد مربوط به شایستگی های مدیریتی و 17 درصد مربوط به شایستگی های تخصصی می باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز هستند که از این جامعه تعداد10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع-آوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافته ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل عمیق مصاحبه ها به بازنمایی 23 مقوله و تعداد 86 زیرمقوله مرتبط منتج گردید. بر اساس یافته های پژوهش، نقاط قوت برگزاری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران شامل رضایت و استقبال یادگیرندگان، تخصص علمی اساتید، حمایت مدیران سازمان، تولید محتوای با کیفیت، تدوین بانک جامع سوالات آزمون و برخورداری از روش اجرا و طراحی روندهای برگزاری آزمون های مجازی است. در خصوص نقاط ضعف مواردی چون عدم آمادگی و تجربه کافی اساتید، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم همه جانبه نگری در تدوین اهداف، غلبه روش سخنرانی در تدریس دوره های مجازی و عدم اطمینان به صحت آزمون های مجازی احصا گردید. در پایان بر لزوم بازاندیشی و تمهید سازوکارهایی مناسب برای کاهش اثرات تهدیدهای احتمالی و ارتقای شرایط مثبت تاکید و به برخی پیشنهادهای کاربردی اشاره شده است
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران انجام گرفت. بدین منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. بدین صورت که در بخش کیفی به منظور آگاهی از مؤلفه های اصلی تحقیق، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 17 نفر از مدیران ار چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران انجام گرفت. بدین منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. بدین صورت که در بخش کیفی به منظور آگاهی از مؤلفه های اصلی تحقیق، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 17 نفر از مدیران ارشد صنعت مخابرات و اعضای هیأت علمی دانشگاه که به طور بالقوه بیشتریت اطلاعات را در خصوص بالندگی حرفه ای مدیران داشتند صورت گرفت و با تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری سیستماتیک، یافته های به دست آمده به صورت 5 مؤلفه اصلی شامل «بالندگی فردی، بالندگی سازمانی، بالندگی آموزشی، بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای» و 25 عامل فرعی مشخص گردید.
در بخش کمّی پژوهش و بر مبنای یافته های کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته، طراحی و بر روی نمونه ای متشکل از 172 نفر از مدیران ارشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی انتخاب گردیده اند اجرا شد. روایی پرسشنامه توسط چهار نفر از خبرگان موضوع تأیید و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد که ضریب 876/. بیانگر انسجام سؤالات و عدم پراکندگی معنادار بین آنها است. داده ها به روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS بررسی گردید که نتایج به دست آمده تأیید کننده ابعاد مدل استخراج شده بود. در پایان، وضع موجود بالندگی حرفه ای مدیران ارشد در هریک از ابعاد مدل مورد مطالعه قرار گرفت که با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که بین همه میانگین های محاسبه شده و میانگین فرضی تفاوت معنادار وجود دارد. محاسبه تفاوت میانگین ها نیز بیانگر این موضوع بود که بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای از مقدار تفاوت منفی برخوردار هستند و مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران به طور معناداری از میزان بالندگی پایین -تر از سطح متوسط برخوردار هستند که باید در برنامه های آموزشی لحاظ گردد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات ایران انجام شده است. توسعه فردی رویکردی مؤثر در توسعه نظاممند و توانمندسازی مدیران است.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که، روابط اجزای مدل بررسی می شود. جامعه پژوهش شامل مدیران مخابرا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات ایران انجام شده است. توسعه فردی رویکردی مؤثر در توسعه نظاممند و توانمندسازی مدیران است.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که، روابط اجزای مدل بررسی می شود. جامعه پژوهش شامل مدیران مخابرات به تعداد 220 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و از جدول مورگان، 140 نفر انتخاب. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته توسعه فردی مدیران با پایایی(96/0=α) استفاده که 16 مؤلفه و سه بعد توسعه شامل عوامل مؤثر بر توسعه فردی، فرایند و اقدامات توسعه فردی و شایستگیهای فردی مدیران مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج با کمک نرم افزار لیزرل و تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری، نشان داد مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات شامل سه بعد مؤثر بر توسعه فردی، فرایند و اقدامات توسعه فردی و شایستگیهای فردی مدیران مخابرات بوده که هر یک از این ابعاد دارای مؤلفههای مشخص بوده و مدل از برازش مناسبی برخوداراست. لذا توسعه فردی مدیران در یک ساختار نظاممند از عوامل مؤثر تا تحقق شایستگیهای فردی، مورد توجه قرار گرفت. همچنین، عوامل مؤثر فردی با ضریب مسیر (37/0=γ)، بر فرایند و اقدامات تأثیردارد. فرایند و اقدامات با ضریب مسیر (17/0=γ)، بر شایستگیهای فردی تأثیرگذاشته است. ارتباطات بین اجزای مدل حاکی از وجود فرایندی مشخص و به هم وابسته است به گونهای که عوامل مؤثر بر فرایند و اقدامات، فرایند و اقدامات بر شایستگیهای فردی تأثیر دارد. بررسی اعتبار مدل با معادلات ساختاری و روابط کمی بین ابعاد مدل مورد تأیید قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی شایستگی مدیران مبتنی بر جانشینپروری سازمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی است. اين تحقيق از حيث هدف، كاربردي و از نظر گرداوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی است در ابتدا مدل شایستگی مدیران با تاکید بر جانشین پروری به روش مدلسازی معادلا چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی شایستگی مدیران مبتنی بر جانشینپروری سازمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی است. اين تحقيق از حيث هدف، كاربردي و از نظر گرداوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی است در ابتدا مدل شایستگی مدیران با تاکید بر جانشین پروری به روش مدلسازی معادلات ساختاری تست شده است . جامعه تحقیق برای بخش مدلسازی تفسیری ساختاری از گروه خبرگان شامل 15 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی و پژوهشگران مدیریت استفاده شده است. همچنین در بخشی کمی، از دیدگاه 180 نفر از کارکنان باتجربه در این حوزه استفاده شده است.که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . بر اساس ادبیات نظری تحقیق و بررسی مدل ها به همراه نظرات خبرگان ، تغییر محیط سازمانهای دولتی بهطور چشمگیری مستلزم بهروزرسانی صلاحیتها و شایستگیهای ضروری یک مدیر است. برای مدیریت و سازماندهی، شایستگی یکسری از رفتارهایی است که به یک هدف عملکردی میرسد. در مجموع الگوی بهدست آمده در پژوهش حاضر به ترتیب اولویت مشتمل بر 9 بعد، 23 مولفه و 80 شاخص است. تحقیقات بررسی شده و مرتبط با شایستگی مدیران با تأکید بر جانشین پروری، نشان داد اولاً تحقیقات انجام شده به صورت آمیخته نظامند نبوده است. به این معنی که 9 عامل موثر بر شایستگی های مدیریتی مبتنی بر جانشین پروری شناسایی و ذکر نشده است؛ ثانیاً از همه جوانب نظیر فردی، خانوادگی، اجتماعی، شغلی، فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی و .. به موضوع شایستگی های مدیریتی مبتنی بر جانشین پروری نگاه نکرده اند در حالی که به تمام جوانب پیش گفته در تحقیق حاضر پرداخته شده و برای هر کدام شاخص ها و مولفه هایی شناسایی شده است که جامعیت الگو را نشان می دهد. اما به طور کلی تحقیقات انجام شده در این زمینه تاحدودی موید شاخص ها و مولفه-های بدست آمده در این تحقیق بوده اند.
پرونده مقاله
نياز امروز به محصولات نفتي و كاربردهاي مختلف آنها در زمينه هاي گوناگون و پتانسيل كشور ما در اين زمينه سبب شده است كه ايران، سرمايه گذاري قابل توجهي در اين زمينه داشته و استراتژي دولت جمهوري اسلامي ايران در صنعت نفت و گاز در جهت نيل به خودكفايي و بومي سازي اين صنعت مي با چکیده کامل
نياز امروز به محصولات نفتي و كاربردهاي مختلف آنها در زمينه هاي گوناگون و پتانسيل كشور ما در اين زمينه سبب شده است كه ايران، سرمايه گذاري قابل توجهي در اين زمينه داشته و استراتژي دولت جمهوري اسلامي ايران در صنعت نفت و گاز در جهت نيل به خودكفايي و بومي سازي اين صنعت مي باشد.
هدف پژوهش حاضر بررسي نقش مديريت دانش بر يادگيري تكنولوژيك با در نظر گرفتن متغير ميانجي فعاليت هاي تحقيق و توسعه بوده كه در يكي از سازمان هاي فعال در حوزه نفت و گاز، انجام شده است.
نياز امروز به محصولات نفتي و كاربردهاي مختلف آنها در زمينه هاي گوناگون و پتانسيل كشور ما در اين زمينه سبب شده است كه ايران، سرمايه گذاري قابل توجهي در اين زمينه داشته و استراتژي دولت جمهوري اسلامي ايران در صنعت نفت و گاز در جهت نيل به خودكفايي و بومي سازي اين صنعت مي باشد. هدف پژوهش حاضر بررسي نقش مديريت دانش بر يادگيري تكنولوژيك با در نظر گرفتن متغير ميانجي فعاليت هاي تحقيق و توسعه بوده كه در يكي از سازمان هاي فعال در حوزه نفت و گاز، انجام شده است. به اين منظور بر اساس مطالعات نظري و پيشينه، مدل تحقيق ارائه شده و بر اساس اين مدل، سه فرضيه تدوين گرديده است. براي جمع آوري داده به منظور آزمون فرضيات تحقيق، از پرسشنامه استفاده شده كه روايي و پايايي آن تاييد گرديده است. جامعه آماري تحقيق، شامل مديران و كارشناسان شركت مورد مطالعه بوده كه تعداد آن ها بالغ بر 100 نفر مي باشد . با توجه به عدم نرمال بودن توزيع داده ها، از نرم افزار اسمارت پي ال اس براي آزمون فرض استفاده شد كه با توجه به خروجي هاي نرم افزار، مديريت دانش بر فعاليت هاي تحقيق و توسعه، فعاليت هاي تحقيق و توسعه بر يادگيري تكنولوژيك و مديريت دانش بر يادگيري تكنولوژيك موثر مي باشد و بر اين اساس به منظور پياده سازي مناسب تر يادگيري تكنولوژيك يايد به خلق، به اشتراك گذاري و كاربرد دانش و تجربه اي كه در سازمان وجود دارد، توجه اساسي نمود.
پرونده مقاله
در این مقاله تلاش شده تا بسترسازی مناسبی در جهت ایجاد رابطه بین داده های منابع انسانی به عنوان کلان داده و هوش مصنوعی ایجاد شود و با استفاده از نتایج مدل تعالی سازمان در صنعت بزرگ گاز ایران و برای حدود 51 شرکت، به یک مدل برای خوشه بندی مدیران موفق منابع انسانی سازمان بر چکیده کامل
در این مقاله تلاش شده تا بسترسازی مناسبی در جهت ایجاد رابطه بین داده های منابع انسانی به عنوان کلان داده و هوش مصنوعی ایجاد شود و با استفاده از نتایج مدل تعالی سازمان در صنعت بزرگ گاز ایران و برای حدود 51 شرکت، به یک مدل برای خوشه بندی مدیران موفق منابع انسانی سازمان بر اساس نتایج ارزیابی شرکت ها با مدل تعالی سازمانی (EFQM) دست یابیم.
در این مقاله تلاش شده تا بسترسازی مناسبی در جهت ایجاد رابطه بین داده های منابع انسانی با استفاده از نتایج مدل تعالی سازمانی، برای حدود 51 شرکت فرعی و ستادی شرکت ملی گاز ایران با بهره گیری از روش های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین صورت پذیرد و به یک مدل برای خوشه بندی مدیران ارشد سازمان براساس نتایج ارزیابی شرکت ها با مدل تعالی سازمانی (مبتنی بر مدل تعالی EFQM) دست یابیم. ویژگی منحصربه فرد این روش این است که براساس خروجی و عملکرد واقعی سازمان های موفق به دست می آید که در رأس آن ها مدیران و رهبران موفق سازمان حضور داشته اند و براساس آن در آینده می توان به یک مدل شایستگی مبتنی بر عملکرد دست یافت. در این مقاله ابتدا بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی مدل تعالی سازمان، به خوشه بندی نتایج مدل تعالی در 51 شرکت صنعت گاز ایران بر اساس نتایج ارزیابی های سال های 1396، 1397 و 1398 اقدام می کنیم. خوشه بندی برای 3776 داده با روش های مبتنی بر هوش مصنوعی و کدنویسی با نرم افزار پایتون صورت می گیرد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و به دنبال طراحی و تدوین یک مدل جدید برای کشف خبرگان و دسته بندی علمی منابع انسانی سازمان بر اساس داده های معتبر می باشد. این پژوهش همچنین به دنبال تلفیق مباحث جدید علمی هوش مصنوعی شامل خوشه بندی در ایجاد زیرساخت های پژوهشی در منابع انسانی است و در بعد کاربردی از نتایج به دست آمده در تصمیم گیری و برنامه ریزی های سازمانی استفاده می کند و به دنبال تولید ابزاری است که با آن بتواند در آینده با داشتن داده های مناسب در حرفه منابع انسانی، عملکرد مدیریتی کارکنان این حرفه و سازمان را پیش بینی نماید. در انتها با استفاده از نرخ تفکیک پذیری فیشر یک اولویت بندی برای آموزش و توسعه مدیران براساس شکاف شایستگی های ایشان بدست خواهد آمد.
پرونده مقاله
چکیده
با توجه به اهمیت رویکرد شایستگی به عنوان ابزاری در دست سازمان ها و مدیران منابع انسانی به منظور تامین، حفظ و نگهداری و توسعه منابع انسانی و همسوسازی آن ها با استراتژی ها و اهداف سازمان طراحی مدل نیم رخ شایستگی برای شرکت های بزرگ امروزه به یک خواسته ضروری تبدیل شد چکیده کامل
چکیده
با توجه به اهمیت رویکرد شایستگی به عنوان ابزاری در دست سازمان ها و مدیران منابع انسانی به منظور تامین، حفظ و نگهداری و توسعه منابع انسانی و همسوسازی آن ها با استراتژی ها و اهداف سازمان طراحی مدل نیم رخ شایستگی برای شرکت های بزرگ امروزه به یک خواسته ضروری تبدیل شده-است. این تحقیق با هدف تدوین مدل نیم رخ شایستگی کارکنان در گروه صنعتی انتخاب سرویس و با تمرکز بر کارکنان مرکز تماس و تکنسین ها انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش کیفی است. داده های کیفی این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران، سرپرستان و کارشناسان ارشد، تکنسین ها، از استان های مختلف و سرپرستان و مدیران مرکز تماس ( کال سنتر) گروه صنعتی انتخاب سرویس حامی گردآوری شد. پس از شناسایی کدهای شایستگی و تدوین مضامین فرعی و اصلی به منظور اطمینان از تناسب این کدها با مضامین پرسشنامه ای تهیه شد و مورد تایید خبرگان قرار گرفت. 35 کد، 8 مضمون فرعی و 2 مضمون اصلی از یافته های این پژوهش بود که نهایتا با مشورت خبرگان، مدل نیم رخ شایستگی نهایی طراحی شد. مضامین اصلی مدل نیم رخ شایستگی کارکنان مرکز تماس و تکنسین های گروه صنعتی انتخاب سرویس، شامل دو مضمون اصلی شایستگی فردی و شایستگی سازمانی و 8 شایستگی فرعی شامل: ویژگی های شخصیتی، مهارت ارتباطی، تفکر سیستمی و تصمیم گیری، اخلاق حرفه ای، کارتیمی و مشارکت، توان رهبری، بهبود و توسعه سازمانی و توان اجرایی و عملیاتی تعیین شد.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت و ضرورت منتورینگ، به عنوان یکی از روش های توسعه منابع انسانی در سازمانهای ایرانی و این موضوع که اجرای موفق منتورینگ رسمی مستلزم وجود بستر مناسب و بلوغ لازم در سازمان است؛ لذا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیش نیازهای لازم برای اجرای موفق برنامه رسمی منتورین چکیده کامل
با توجه به اهمیت و ضرورت منتورینگ، به عنوان یکی از روش های توسعه منابع انسانی در سازمانهای ایرانی و این موضوع که اجرای موفق منتورینگ رسمی مستلزم وجود بستر مناسب و بلوغ لازم در سازمان است؛ لذا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیش نیازهای لازم برای اجرای موفق برنامه رسمی منتورینگ است. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاهی و خبرگان آشنا با توسعه منابع انسانی و بهطور ویژه روش منتورینگ میباشد. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیرگرایی است. برای رسیدن به این منظور، پس از مطالعه ادبیات منتورینگ، پروتکل مصاحبه طراحی شد و بعد از مورد تأیید قرار گرفتن روایی محتوایی سؤالات مصاحبه، به روش نمونه گیری هدفمند با تعداد 15 نفر از افراد خبره در حوزه منتورینگ مصاحبه انجام شد. سپس، نتایج مصاحبهها به روش تحلیل تم و با استفاده از رویکرد براون و کلارک مورد تحلیل قرار گرفت و پیش نیازهای لازم برای اجرای منتورینگ در قالب مدل 7 اس. مک کنیزی دستهبندی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عواملی از قبیل؛ فرهنگ مبتنی بر یادگیری، بلوغ فرآیندهای منابع انسانی، توان مالی سازمان و وجود دید استراتژیک در سازمان از پیشنیازهای اصلی اجرای برنامه رسمی منتورینگ در سازمان هستند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل عوامل حیاتی موفقیت در آموزش منابع انسانی می باشد. تحقیق حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته (مختلط) می باشد. از طرف دیگر نوع تحقیق بر حسب گردآوری داده ها از نوع میدانی می باشد. در بخش کیفی از مصاحبه جه چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل عوامل حیاتی موفقیت در آموزش منابع انسانی می باشد. تحقیق حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته (مختلط) می باشد. از طرف دیگر نوع تحقیق بر حسب گردآوری داده ها از نوع میدانی می باشد. در بخش کیفی از مصاحبه جهت جمع اوری داده ها استفاده شد.از آنجا که در مرحله کیفی از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده شده، لذا به مننظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای استراوس و کوربین (1998) بهره گرفته شد. در مرحله دوم پژوهش و ساخت پرسشنامه، از روش کمّی به منظور آزمودن مدل پیشنهادی استفاده شده و در این مرحله از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. جامعه آماری کارکنان شرکت بازرگانی دولتی ایران و ادارات تابعه به تعداد 2756 نفر بود. ضریب آلفای محاسبه شده برای پرسشنامه محقق ساخته برابر با 867/0 بوده که پایایی ابزار پژوهش را تایید می کند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استباطی از تحلیل عاملی تاییدی با کمک نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج عوامل ﻋﻠّﯽ، زمینه ای، راهبردی، مداخله گر، ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎ و ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻮﺛﺮ بر موفقیت در آموزش منابع انسانی شرکت بازرگانی دولتی ایران را مشخص کرد. همچنین عوامل ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﮔﺮ، زﻣﯿﻨﻪاي، راﻫﺒﺮدی و ﻋﻠّﯽ بر موفقیت در آموزش منابع انسانی شرکت بازرگانی دولتی ایران تاثیر دارند.
پرونده مقاله
نیروی انسانی کانون اصلی رفتار و عملکرد در سازمان است وﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﺑﺮاي دﺳﺖﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﺑﯿﺶﺗﺮ و تحقق رسالت و اﻫﺪاف خود باید ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺎﻓﯽ را ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺧﻮد داشته باشند. در سازمان های امروزی پارادایم های نوین، بر مبناي قدرت بخشیدن به سرمایه انسانی است تا از توانایی افراد چکیده کامل
نیروی انسانی کانون اصلی رفتار و عملکرد در سازمان است وﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﺑﺮاي دﺳﺖﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﺑﯿﺶﺗﺮ و تحقق رسالت و اﻫﺪاف خود باید ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺎﻓﯽ را ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺧﻮد داشته باشند. در سازمان های امروزی پارادایم های نوین، بر مبناي قدرت بخشیدن به سرمایه انسانی است تا از توانایی افراد براي مقابله با شرایط نامطمئن و پیچیده و تحقق طرح ها و مقاصد خودبهره گرفته وموجب بقا و موفقیت سازمان گردند.با توجه به اهمیت عملکرد صنعت برق، هدف ازانجام این پژوهش، ارائه الگوی توانمندسازی کارکنان نظام اداری برمبنای مولفه های هوشمندی سازمانی وروابط میان فردی سازمانی است. روش پژوهش از نظر ماهيت کاربردی و ازنظرگردآوری داده ها توصیفی و از جهت شيوه اجرا پيمايشي است ابزار تدوین اطلاعات پرسشنامه است.ابتدا ابعادوشاخص های توانمندسازی، هوشمندی سازمانی وروابط میان فردی سازمانی براساس مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان شناسایی و سپس با استفاده ازمتدولوژی مدلسازی ساختاری تفسیری، روابط بین ابعادوشاخص هاتعیین وتحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد در سطح هفتم ، شاخص مدیریت عملکرد قرارداردکه مهمترین شاخص می باشد. پایه و اساس توانمند سازی کارکنان برمبنای مدیریت عملکرداست و بایددرهرگونه اقدام برای توانمندسازی کارکنان به تاثیرگذاری بالا این شاخص بر متغیر های کلان سازمان توجه کرد. همچنین در سطح اول، شاخص اثر گذاری نقش قرار گرفت که دارای بیشترین وابستگی می باشد.
پرونده مقاله
موفقیت سازمان ها در تحقق اهداف استراتژیک بسیار وابسته به نحوه عملکرد مدیران آن سازمان می باشد و این موفقیت بیش از هر چیز ارتباط مستقیم به انتخاب و انتصاب مدیران شایسته و با دانش در راس هرم سازمانی دارد. مدیریت بر مبنای شایستگی رویکردی قوی در توسعه و نگهداشت سرمایه های ا چکیده کامل
موفقیت سازمان ها در تحقق اهداف استراتژیک بسیار وابسته به نحوه عملکرد مدیران آن سازمان می باشد و این موفقیت بیش از هر چیز ارتباط مستقیم به انتخاب و انتصاب مدیران شایسته و با دانش در راس هرم سازمانی دارد. مدیریت بر مبنای شایستگی رویکردی قوی در توسعه و نگهداشت سرمایه های انسانی سازمان در بلندمدت بوده و مدل های شایستگی ابزاری مفید برای شناسایی و توسعه دانش، مهارت و تواناییهای مورد نیاز مدیران به شمار می رود. از سال 1973 که آقای مک کللند به مفهوم شایستگی پرداخت تا به امروز، از زوایای مختلفی به تعریف شایستگی پرداخته شده است. به صورت کلی شايستگي"مجموعه دانش، مهارت، نگرش، توانمندی، علایق و ویژگی های شخصیتی و ... می باشدکه کارکنان را قادر می سازد به صورتی اثربخش، فعالیت های مربوط به شغل را انجام دهند و عملکرد شغلی را در حد انتظار و یا فراتر از حد انتظار انجام دهند." ازسوی دیگر عناصر شایستگی درمدل ها و تعاریف مختلف می تواند متفاوت باشد. مطابق با شایستگی های تعریف شده درکانون ارزیابی مدیران شرکت ملی گاز ایران و با توجه به ماهیت آموزش پذیر بودن شایستگی ها، سه دسته شایستگی " ارتباطی"، " مدیریتی و رهبری"، " شناختی" و یک دسته شایستگی آموزش ناپذیر "شخصیتی" تعریف شده است. در این تحقیق با سه مفهوم بنیادین و پایه ای مواجه هستیم که عبارت است از: مدل تعالی سازمانی، مدل شایستگی و خوشه بندی. هر یک از این مفاهیم به ترتیب با مفاهیم عمیق تری از سازمان و فناوری شامل عملکرد سازمانی، منابع انسانی و فناوری هوش مصنوعی در ارتباط هستند که در پیشبرد اهداف استراتژیک سازمان در دنیای امروزی نقش مهمی ایفا می نمایند.
در این مقاله تلاش شده تا در حوزه شایستگی های مدیران صنعت گاز به مجموعه ای از شایستگی های محوری مدیران ارشد سازمان دست یابیم که براساس عملکرد مدیران در تعالی سازمانی حاصل شده است. این شایستگی های محوری چراغ راه سازمان در دستیابی به اهداف استراتژیک بوده و می تواند به صورت هدفمند در کمترین زمان و با حداقل هزینه اثربخشی مناسبی در روند توسعه مدیران سازمان ایفا نماید.
پرونده مقاله
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزهای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری میتواند فرصتهای جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگ چکیده کامل
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزهای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری میتواند فرصتهای جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگوی برنامههای توسعه توانمندیهای اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا انجام شده است. روش پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد جمع آوری و تحلیل کیفی بوده است که با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی به انجام رسیده است. شیوه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری با شیوه گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بوده است. یافتههای پژوهش ۶ مفهوم اصلی و ۴۲ مقولهی فرعی شناسایی کرده است. نتایج پژوهش بر طراحی عناصر شش گانه هدف، محتوا، زمان، فضا، تعاملات و ارزیابی، با توجه به قابلیتها و چالشهای افزودن فاوا به این عناصر تاکید دارد. در نهایت الگوی طراحی برنامههای توسعه توانمندیهای اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا ترسیم شده است. توصیه نهایی بر طراحی سامانه یکپارچه شامل سیستمهای متنوع آموزشی و پژوهشی مبتنی بر نیازهای فردی و سازمانی، رویکردهای فعال، تجربی، شخصی سازی، غیر رسمی و قابل انتقال به عمل در محیطی امن، منطبق با قوانین با توجه به شبیه سازی موقعیتهای حضوری در زمانی منعطف و بهینه، با تعاملات فعال مخاطب، مربی و محتوا با رویکرد شفاف و انتخابی به همراه ارزیابی رشد دهنده و معتبر است.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژیهای توسعه و بهبود بهرهوری م چکیده کامل
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژیهای توسعه و بهبود بهرهوری منابع انسانی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است، این مطالعه ابتدا به شناسایی و احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای منابع انسانی و سپس ارایه استراتژیهای توسعه و تدوین برنامههای عملیاتی و اقدامات متناسب با استراتژیها در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت پرداخته است. در این راستا افراد به شیوه تدریجی (هدفمند) از بین مدیران، خبرگان و متخصصان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت انتخاب شده اند. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل نتایج نیز رویکرد نقاط مرجع استراتژیک (SRP) است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد راهبرد اصلی و کلی سازمان، راهبرد تهاجمی (توسعه) است. همچنین پس از بررسی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در حوزه های وظیفه ای منابع انسانی و نظرات افراد خبره در زمینه تحلیل عوامل داخلی و خارجی منابع انسانی سازمان، با بررسی های انجام شده و همچنین در نظر گرفتن سمت و سوی سیاست های شناسایی شده در این حوزه، استراتژی های منابع انسانی در ماتریس SWOT تدوین گردید. نتايج به دست آمده، حاکي از این است که استراتژی مناسب برای مشاغل اصلی و تخصصی صف، مشاغل ستادی تخصصی و ستادی عمومی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت، استراتژی متعهدانه، استراتژی مناسب برای مشاغل خدمات عمومی، استراتژی ثانويه و استراتژی مناسب برای مشاغل قرارداد کار معین، استراتژی پیمانکارانه مي باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی مدل طراحی شده توسعه منابع انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب است. بر همین اساس از رویکرد آمیخته پژوهش استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت از صاحبنظران و متخصصان حوزه توسعه منابع انسانی و بیانیه گام دوم انقلاب است که از بین اع چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی مدل طراحی شده توسعه منابع انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب است. بر همین اساس از رویکرد آمیخته پژوهش استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت از صاحبنظران و متخصصان حوزه توسعه منابع انسانی و بیانیه گام دوم انقلاب است که از بین اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور و با روش نمونه گیری هدفمند؛ 15 نفر بر اساس اشباع اطلاعاتی پژوهشگر مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی پژوهش نیز کارکنان بخش منابع انسانی وزارتخانه ها بوده اند که از طریق روش نمونه گیری طبقه¬ای تصادفی 372 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه پژوهش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده، در بخش کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد و در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS انجام شد. طبق یافته های پژوهش کیفی در محور ابعاد، 3 بعد اساسی (فرد، سازمان، جامعه) شناسایی شد که این 3 بعد دارای 16 مولفه بودند. همچنین 61 زیر مولفه یا کد مفهومی نیز ذیل این مولفه¬ها شناسایی شد. همچنین بررسی روش کمی برای برازش مدل، حکایت از برازش مناسب مدل بود. بر اساس یافته¬های پژوهش، لزوم هماهنگی بین سیاست¬های توسعه منابع انسانی با سیاست¬های کشور از جمله خط¬مشی¬های ارائه شده در بیانیه گام دوم انقلاب ضروری است و موجب تحقق اهداف توسعه منابع انسانی در کشور خواهد شد.
پرونده مقاله